عملیات خیبر؛ نام عملیاتی است که برای گریز از بن بست حاکم شده در مسیر جنگ، پس از بررسیهای چند جبهه مهم در سراسر منطقه مرزی و نیز شناساییهای لازم انجام شد. این عملیات با هدف تصرف بصره در تاریخ 3 اسفند 1362 با رمز «یا رسول الله(ص)» در دو منطقه مستقل هورالهویزه و زید انجام شد. در این نوشتار به بیان کلیاتی در مورد عملیات خیبر پرداخته شدهاست.
پس از اجرای عملیاتهای «رمضان»، «والفجر مقدماتی» و «والفجر 1» و نتایج نامطلوب نظامی در آنها، دو بحث اساسی ضرورت تغییر در تاکتیکهای عملیاتی و انتخاب منطقه ی جدید را فراروی فرماندهان در صحنه جنگ قرار داد تا به واسطه ی آنها واحدهای نظامی خود با ارزیابی تواناییهای شان و نیز برطرف کردن ضعف هایش، بر قوای متجاوز عراقی غلبه کنند.
ارتش دشمن پس از شکست سنگین در «عملیات بیت المقدس» که منجر به آزادی خرمشهر شد، توانسته بود با کمکهای تجهیزاتی و مالی کشورهای غربی و عربی منطقه به بازسازی و توسعه سازمان رزم و ایجاد تغییرات اساسی در جبهههای مهم و استراتژیک و نیز ایجاد استحکامات اساسی در مواضع پدافندی مبادرت ورزد و انجام هر عملیات در جبهههای جنوب را بسیار سخت جلوه داده و یا با پذیرش ریسک بالا از سوی رزمندگان همراه سازد.
همزمان با انجام عملیات رمضان، استفاده از آب گرفتگی هور به منظور استفاده از فضای آن، جهت غافلگیر کردن ارتش عراق، مورد توجه قرار گرفت. پس از پایان عملیات والفجر 4 فرمانده وقت سپاه به شهید علی هاشمی که در سال آخر جنگ مفقود گردید ماموریت داد تا قرارگاه نصرت را که در منطقه هورالهویزه، تشکیل شده بود بطور تمام وقت فعال نموده و بر روی این منطقه مطالعه و اطلاعات لازم را از وضعیت دشمن بدست آورد.
شناسائیها و بررسیهای انجام شده در منطقه هور، مقدمهای برای پیشنهاد این منطقه جهت اجرای عملیات گسترده بود و و موجب شد تا به منظور در هم شکست بن بست نظامی جنگ، عملیات خیبر طرح ریزی و اجرا گردد. با پایان یافتن عملیات والفجر 4 در اواخر مهر ماه 1362، انجام عملیات در آبگرفتگی بزرگ هور و عبور از آن برای رسیدن به ساحل شرقی رودخانه دجله در دستور کار سپاه قرار گرفت.
برای گریز از بن بست حاکم شده در مسیر جنگ، پس از بررسیهای چند جبهه مهم در سراسر منطقه مرزی و نیز شناساییهای لازم، سرانجام در تاریخ 3 اسفند 1362 عملیات خیبر با رمز «یا رسول الله(ص)» با همکاری نه لشکر و شش تیپ پیاده به اضافه سه تیپ زرهی از یگانهای عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پنج لشکر از ارتش جمهوری اسلامی در دو منطقه مستقل هورالهویزه و زید با هدف تصرف بصره انجام شد.
اهداف و جغرافیای منطقه عملیات خیبر
هدف اصلی این عملیات، تصرف و تامین جاده بصره – عماره در محدوده روستاهای القرنه تا العزیر به منظور قطع ارتباط سپاههای سوم و چهارم ارتش بعثی عراق و استقرار در ساحل شرقی رودخانه دجله و همچنین باز کردن جبههای در شمال استان بصره عراق بود. از سوی دیگر تصرف دو جزیره نفتی مجنون شمالی و مجنون جنوبی و نیز تسلط کامل بر آبگرفتگی وسیع هورالهویزه، از اهداف دیگر این عملیات محسوب میگردید.
تصرف این منطقه میتوانست اهرم لازم را برای ایران جهت گرفتن خواستههای خود و ختم جنگ بدست دهد. تسلط بر منطقه نفتی جزایر مجنون هم میتوانست ضامن قرامت جنگ باشد. محدوده منطقه عملیات خیبر برای قرارگاه نجف عمدتا در فضای هورالهویزه تا جاده بصره – عماریه در خاک عراق و از طلائیه تا آبگرفتگی هور را به وسعت 1180 کیلومتر مربع شامل میشد.
در هورالعظیم که در جغرافیای عراق قرار دارد دو جزیره نفتی به نام مجنون با وسعت 160 کیلومتر مربع با 50 حلقه چاه نفت وجود داشت. دولت عراق با ایجاد سیل بندهایی آب این منطقه را خشک و تبدیل به جزیره کرده بود تا بتواند از آنجا نفت استخراج کند.
به هنگام اجرای عملیات خیبر، در این دو جزیره تعدادی کارگر مشغول کارهای مربوط به فعالیتهای نفتی بوده و نیروی نظامی در آنها وجود نداشت. در مجموع این دو جزیره کمتر از 500 نفر عراقی مشغول بکار و نگهبانی بودند. در این منطقه فاصله رزمندگان اسلام تا خطوط اصلی دشمن حدود 40 کیلومتر بود. بین خط اول خودی تا خط اول دشمن که در آن سوی هور قرار داشت یک منطقه آبگرفتگی وسیع وجود داشت.
شهرهایی که در نزدیکی هور قرار دارند از سمت ایران بستان در شمال هور، سوسنگرد و هویزه در شرق هور و از سمت عراق، المشرح در شمال غرب، الکحلا، قلعه صالح و هورالعزیر در غرب و القرنه در جنوب غربی میباشند. قرار داشتن این منطقه بین این دو استان البصره و العماره عراق ارزش این منطقه را برای عملیات بالا برده بود، همچنین چون در بعضی از نقاط فاصله جاده اتوبان بصره – عماره با هور به 2 کیلومتر میرسید دست یافتن به این جاده و نیز رفتن به این دو استان اسان میشد. این در حالی است که خطوط برق، تلفن و خط لوله نفتی بازرگان که مقدار زیادی از نفت صادراتی عراق را به بند فاو انتقال میداد از همین باریکه عبور میکرد.
با توجه به اینکه منطقه عملیاتی در خاک دشمن واقع بود کنترل آب (از حیث افزایش یا کاهش میزان و مسیر آب) در اختیار ارتش بعثی عراق قرار داشت. بیش از 85 درصد مساحت هور را پوششهای گیاهی به نام چولان، بردی، شبلان و گاله در برگرفته بود. در چنین منطقهای اجرای عملیات و مهمتر از آن تثبیت و پشتیبانی منطقه به دلیل آب گرفتگی بخش وسیعی از منطقه بسیار سخت، و در نتیجه غیرقابل باور بود.
وضعیت توانمندیهای ارتش عراق در آستانه عملیات خیبر
قدرت دفاعی ارتش متجاوز عراق در آستانه انجام عملیات خیبر ارتقاء و افزایش یافته بود. دولت عراق با تکیه بر چند عامل، ساختار نظامی و تواناییهای ارتش بعثی عراق را تغییر داده بود. ارتش بعثی به منظور افزایش قدرت مقاومت نیروهای در خط مقدم، زمین جبهههای فعال را با کمک اقدامات مهندسی و ایجاد موانع مصنوعی همچون میادین مین گسترده و محافظت آنها با ردههای متعدد سیمهای خاردار، به صورت وسیعی مسلح کرد و توانست خطوط دفاعی بسیار مستحکم و متعددی را ایجاد نماید.
همچنین در ساختار سازمان رزمی تغییراتی ایجاد نموده و به توسعه کمّی و کیفی آن همت گماشته بود. با این برنامه، رژیم صدام استعداد یگانهای ارتش بعثی را از 15 لشکر به حدود 30 لشکر افزایش داد. از سوی دیگر با کیفیت بخشیدن به سلاحها و جنگ افزارهای نیروهای مسلح، قدرت رزمی آنها را افزایش داد.
ارتش بعثی عراق در این دوره توانست با دریافت انواع هواپیماها، تانکها، زره پوشها، موشکها و جنگ افزارهای پیشرفته از کشورهایی مانند شوروی، فرانسه، چین و برخی دیگر از کشورهای اروپایی قدرت رزمی خود را افزایش داده و از توانمندی دفاعی و قدرت آتش بیشتری برخوردار گردد.
در چنین شرایطی و قبل از انجام عملیات خیبر، ارتش بعثی عراق با کمک برخی از کشورهای اروپایی مثل آلمان خود را به برخی از سلاحهای شیمیایی مانند گازهای خردل مجهز نمود و از شروع عملیات خیبر بکارگیری گازهای سمی را در جبهههای جنگ آغاز نمود.
آمریکا اطلاعات جامعی درباره عملیات خیبر در اختیار ارتش عراق قرار داد. وفیق السامرایی میگوید: آمریکاییها تشخیص داده بودند که حدود 500 قایق تندرو در کرانه شرقی هورالهویزه وجود دارد، به ما اطلاع دادند و این حمله مقاله شد. ما اطلاعات جامعی درباره روز حمله، ساعت مشخص آن و محورهای حمله در اختیار داشتیم. به نظر میرسد که این ادعا صحیح نیست زیرا به جز در محور طلائیه که ارتش عراق استحکامات فراوانی در آن ایجاد کرد، در محور هور اقدامات قابل توجهی انجام نداد.
دلایل انتخاب منطقه هورالعظیم برای عملیات
پس از فتح خرمشهر و عقب نشینی سراسر ارتش عراق، دشمن برای دستیابی به پدافند مطمئن تدابیری به کار بست؛ به گونهای که در مناطق کوهستانی، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشت؛ و در مناطق پست، با به کارگیری موانع مصنوعی موقعیت خود را تحکیم بخشید.
در عین حال، دشمن از موانع طبیعی به منظور ایجاد اطمینان بیشتر بهره میگرفت. در این میان، رودخانه عریض اروند و منطقه وسیع هورالعظیم از نگرانی دشمن نسبت به تهاجم قوی ایران کاسته بود. این موضوع در منطقه هورالعظیم بیشتر مشهود بود، به طوری که دشمن هیچ گونه مانعی را برای ایجاد پدافند در غرب این منطقه در نظر نگرفته بود. عراق هرگز نمی پنداشت آب گرفتگی وسیع هورالعظیم برای نیروهای پیاده ایران قابل عبور باشد؛ و نیز گمان نمی کرد قوای مسلح ایران تلاش اصلی خود را در این منطقه قرار دهند.
منطقه هور با توجه به تجارب به دست آمده از عملیات رمضان تا والفجر 4 و با در نظر گرفتن توان خودی و دشمن، و نیز نقش زمین و تاثیرگذاری آن، انتخاب شد. راکد بودن نسبی آب هور و وسعت بیش از اندازه آن، که طبعاً منجر به طولانی شدن عقبههای نیروهای خودی میشد و نیز فقدان زمین مناسب جهت قدرتمندی و قابلیتهای نیروهای خود (پس از عملیات رمضان تا قبل از خیبر) از جمله شرایط و عواملی بود که موجب میشد دشمن تصور عملیات گسترده را از طرف هور نداشته باشد و همین تصور باعث گردید که عراق، از جزایر مجنون شمالی و جنوبی و شرقی و دجله تنها با چند گردان پدافند نماید.
در این میان، اجرای عملیات والفجر مقدماتی در منطقه شمال هور، به رغم نتایج غیر مطلوب آن، نتیجهای بزرگ – هر چند غیر مستقیم – بر جای گذارد. عملیات در منطقه چزابه، شناسایی موقعیت ضعیف دشمن در منطقه هور را در پی داشت. فرماندهان سپاه پاسداران که به مناسبت عملیات والفجر مقدماتی در آن منطقه حضور یافته بودند، با مشاهده نقاط ضعف دشمن، سریعا به طراحی عملیات خیبر پرداختند فرماندهان سپاه پاسداران در طراحی عملیات خیبر با استفاده از تجربه حاصل از عملیات والفجر مقدماتی، ضریب امنیت را شدت بخشیده و رعایت حفاظت اطلاعات را اصل قرار دادند. مضافاً به اینکه دو نکته مهم دیگر در دستور کار قرار گرفت.
نکته اول، فعالیتهای شناسایی بود که با توجه به رعایت اصل حفاظت، به نیروهای بومی سپاه خوزستان واگذار شد. نکته دوم، تغییر در سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد قابلیت عملیات آبی – خاکی بود که باید محقق میشد، بر همین اساس، یگان دریایی سپاه (قرارگاه نوح) تشکیل شد. در عین حال، برای جلوگیری از هوشیاری دشمن، قرارگاه دریایی سپاه در بوشهر فعال گردید تا به این وسیله تلاش جدید به منظور افزایش فعالیت در خیلج فارس تلقی گردد.
با وجود این، منطقه به دلیل موقعیت راهبردی اهمیت زیادی برای ایران و عراق داشت و به همین خاطر از سوی ایران برای اجرای عملیات انتخاب شد. در عین حال موضوع مهم دیگر رعایت اصل غافلگیری دشمن بود. عراق پس از سلسله عملیاتهای آزادسازی (ثامن الائمه، فتح المبین، طریق القدس و بیت المقدس) استحکامات زیادی در روبروی نیروهای ایران ایجاد کرده بود.
بنابراین اصول استراتژی نظامی و طرح ریزی عملیات، چنین اقتضا میکرد که برای انجام عملیات، منطقهای در نظر گرفته شود که اولا دشمن تصور انجام عملیات در آن منطقه را نداشته باشد، ثانیا با توجه به ضعف دشمن در مواجهه با عملیاتهای آبی – خاکی این امکان وجود داشته باشد که در صورت توفق رزمندگان، معادله نظامی به نفع ایران رقم بخورد . منطقه هور با توجه به ویژگیهای طبیعی اش امتیازاتی مانند ناتوانی (احتمالی) دشمن در عملیات آبی – خاکی و عدم توانایی ارتش بعثی در انطباق سریع با موقعیت جدید؛ غفلت دشمن از امکان انجام عملیات در منطقه و عدم آمادگی برای استفاده مفید و موثر از تواناییهای خود و به کارگیری زرهی و متعاقب آن سرعت عمل رزمندگان در انجام مانور و دستیابی به اهداف؛ بکر بودن منطقه و مهم تر از آن پرهیز از امکان تک جبههای از سوی دشمن و سرعت عمل در حمله به جناحین دشمن و تسلط بر آن را برای ایران به همراه داشت.
شناسایی منطقه هور
هورالهویزه دارای وسعتی بیش از 3 هزار کیلومتر مربع بود. مهمترین مسئله برای رسیدن یگانهای عملیاتی به جاده بصره – عماره، چگونگی عبور آنها از آبگرفتگی هور و چگونگی تدارک آنها پس از تصرف منطقه شرق دجله بود. بنابراین علاوه بر اهمیت میزان استعداد یگانهای ارتش عراق در منطقه مورد نظر برای عملیات، آشنایی و تسلط بر هور به منظور یافتن راهکارهایی برای عبور دهها هزار نیروی رزمی از آن، بسیار مهم تلقی میشد.
با مطالعات صورت گرفته مشخص گردید که هور دارای ویژگیهای مخصوص به خود و برخوردار است از انواع پوشش گیاهی و دارای عمق متفاوت آب است. پوشش گیاهی هور از ساحل تا عمق 5/1 متر را گیاهاین به نان چولان تشکیل میدهد. وقتی عمق آب بیشتر میشود گیاهی نرم به نام بردی میروید. در جایی که آب دارای عمق بیشتری است نیزارها پدیدار میشوند که ارتفاع آنها تا 5 متر هم میرسد و بسیار به هم فشرده هستند.
هور یک منطقه وسیعی از نیزارهایی بود که دارای عمقهای متفاوتی بود از نیم متر شروع و تا 3 و 5 متر هم میرسید. تردد از بین نیزارها فقط با قایقهای باریک درازی که با پارو حرکت میکرد امکان پذیر بود. در بین این نیزارها آبراههایی به عرض 5/1 تا 2 متر ایجاد شده بود. هوای آن مرطوب و خفقان آور و دارای ریشههایی با نیشهایی بلند بود.
مردم محلی در این فضا بر روی نیزارها خانههایی را جهت زندگی احداث کرده و از طریق ماهیگیری و با تکیه بر بلمها زندگی خود را میگذراندند. برای آماده سازی عملیات خیبر حدود 300 ماموریت شناسایی در هور و حدود 100 ماموریت شناسایی در خشکی و در مناطق چزابه، طلائیه و زید انجام گرفت. این شناساییها عمدتا ظرف مدت 6 ماه انجام شد.
گروههای شناسایی از آبراهها، معابر، سیل بندها و جزایر مجنون شمالی و جنوبی و همچنین جادهها و بزرگراههای عراق در استانهای عماره و بصره عکس و فیلم تهیه کردند. به منظور استفاده از بلمهای سبک تر، قایقهایی از جنس فایبر گلاس طراحی و ساخته شد. ویژگی این قایقها آن بود که پس از واژگون شدند، غرق نمی شد و سرنشینان آن میتوانستند خود را نجات دهند.
برای انجام شناساییهای دقیق تر از منطقه نهر صوئیب و شهر القرنه و نیز جاده بصره – عماره و وضعیت رودخانه دجله یک گروه شناسایی با کمک عشایر عراقی به مدت یک هفته به داخل خاک عراق رفته و این مناطق را با دقت شناسایی کرده و عکس و کالک از آنها تهیه کردند. پس از تکمیل شناساییها و قطعه شدن عملیات، در مسیر آبراهها و در تقاطع تابلوهایی به عنوان علائم راهنمایی برای عبور قایقها نصب گردید.
از سوی دیگر در مسیری که قرار بود بالگردهای هوانیروز نیروها را جابجا کنند با نصب میلههای شش متری و آویزان کردن فانون نفتی و سطلهای قرمز رنگ بر روی آنها، جهت عبور بالگردها مشخص گردید. انتخاب فصل زمستان برای عملیات نیز به دلیل خنک بودن هوا و بالا آمدن آب هور که برای عبور قایقها مناسب تر بود تا حدی از مشکلات عبور نیروها از هور کاست.
کارشناسایی هور در اوایل زمستان 1362 به مراحل نهایی خود نزدیک شد. به منظور آماده سازی ذهنی فرماندهان یگانهای سپاه برای انجام عملیات در منطقه آبی هور، سفری به جزیره کیش در خلیج فارس برای آنها ترتیب داده شد تا با وضعیت حرکت در دریا آشنا شوند. پس از این سفر بود که آنها برای انجام عملیات در منطقه هور توجیه گردیدند.
بررسی جغرافیای هورالعظیم
منطقهای که بخشی عظیمی از زمین صحنه عملیات خیبر بود، کاملا با سایر جبهههای دیگر که ایران تا آن زمان در آنها دست به عملیات زده بود تفاوت داشت. منطقه عملیاتی خیبر منطقهای بکر در شرق دجله و داخل هورالهویزه با دو طبیعت متفاوت هور و خشکی بود که از شمال به العزیز و از جنوب به القرنه، طلائیه و زید محدود میگردید. آبریزهای ورودی هور از طریق چهار رودخانه (دجله، کرخه، میمه و دویرج) تامین و از طریق نهرهایی چون کسلره و .... از منطقه خارج میشد.
هورالعظیم با هورالهویزه منطقه نسبتاً وسیعی در غرب خوزستان است. هور به زبان عربی به معنی باتلاق یا مرداب است و به این دلیل که هور در مرز ایران و عراق واقع شده از اهمیت خاصی برخوردار است. وسعت طولی هور معادل یک صد کیلومتر و عرضی آن معادل سی و پنج کیلومتر میباشد.
در هور نسبت دید و تیر به نوع گیاهی که در آن منطقه میروید بستگی داشت. اما به طور کلی امکان رصد کردن فعالیت نیروهای مقابل به علت روییدنیها و پوشش بسیار مناسب منطقه، عمدتا از طریق برج (دکل)های دیدهبانی، یا نیروهای گشتی رزمی و ایجاد سنگرهای کمین و نیز عکسبرداریهای هوایی انجام میگرفت.
البته دید و تیر در زمینهای شمال و غرب هور به علت نبودن عارضه مناسب و در زمینهای جنوب هور به خاطر وجود سدهها، محدود و در غرب نیز علاوه بر سدهها، وجود روستاها و کانالهای مشروع، محدودتر بود. این محدودیتها، فعالیت را برای نیروی خودی که اتکاء به نیروهای پیاده – جهت تعیین معبر به سمت مواضع دشمن – داشتند، راحت تر میکرد و بر عکس چون راه کارهای دشمن متکی به نیروهای زرهی بود، عملا مانع جدی برای عراقیها محسوب میشد.
وسعت
وسعت هور از 2250 کیلومتر مربع در فصول کم آب تا 3100 کیلومتر مربع در فصول پر آب متغیر است، تغییرات وسعت هور، تابع تغییرات فصلی آب و هوا و توالی خشکسالیها و ترسالیها است. به علاوه توپوگرافی و شیب زمین و کنترل مصنوعی مقدار ورودی و خروجی آب در تغییرات سطح هور موثر است. تغییرات وسعت هورالعظیم هم در کم و کیف مواضع پدافندی و هم در محور اجرای عملیاتهای تهاجمی و نحوه مانور رزمندگان و نیروهای عراقی قابل ارزیابی بوده است.
توپوگرافی
هورالهویزه از رودخانههای «دجله»، «کرخه» و «میمه» تغذیه میشود، و عمق آن نیز از شمال به جنوب، کاهش پیدا میکند. از آن جا که «هورالعظیم» قسمتی از دریای کم عمق خلیج فارس بوده و توسط رودخانههای فوق تغذیه میشود، به طور دائم تحت تاثیر رسوب گذاریهای بدون وقفه قرار دارد.
توپوگرافی هور مشخصه پستیها و بلندیهای آن، عمق، شیب، بخشهای خشکی و تعیین آبراهههای اصلی و فرعی به عنوان محورهای نفوذی است. هور از دو بخش شمالی و جنوبی تشکیل شده است. در بخش شمالی دارای حفرههایی با اعماق بیش از 4 متر میباشد. شیب جریان آب در این بخش شمالی – جنوبی و غربی – شرقی است. بخش جنوبی دارای عمق کمتر میباشد و کلیه جریانها از طریق مجاری طبیعی چون کساره، روته و سویپ به دجله ختم میشوند.
حداکثر عمق هور در مواقع طغیان رودها به 8 متر میرسد که مربوط به بخش شمالی است ولی کرانههای شرقی به خاطر شیب بسیار ملایم آن، کمترین ژرفا را دارند. بنابراین از شمال به جنوب عمق آب کاهش مییابد. 100 کیلومتر مربع از سطح هور دارای عمق بیشتر از 4 متر، 250 کیلومتر مربع از سطح هور دارای عمق معادل 3-4 متر، 1000 کیلومتر مربع از سطح هور دارای عمق معادل 2-5-2 متر، 1750 کیلومتر مربع از هور کمتر از 2 متر عمق دارد. بنابراین فقط 3 درصد هور بالاتر از 4 متر همق دارد.
ژئومورفولوژی و خاک
ورود شاخههای متعدد چون کرخه، دویروج و میمه، حمل رسوبات زیادی را به این حوضه آبگیر سبب شده که دارای دانه بندی و بافت بسیار ریز باشد. بنابراین یکی از عوامل موثر در پیروزی، استراتژی جنگ آب و ایجاد زمینهای خیس خورده و آب گرفته همین ویژگی بوده است.
اقلیم
عناصر اقلیمی تاثیر مهمی بر اجرای عملیاتهای نظامی و انتخاب تاکتیکهای جنگی، سلاح و تجهیزات قابل استفاده دارند. همچنین دید افقی، نحوه پدافند منطقه، جابجایی و حرکت نیروها اجرای تک شیمیایی یا پدافند شیمیایی، زمان بندی انتقال نیروها، انتخاب درست و به موقع محل استقرار نیروها، حرکت شناورها و قایقها و... وابسته به عوامل اقلیمی منطقه هورالعظیم بوده است. بنابراین یکی از ابتکارات مهم رزمندگان درک صحیح از شرایط فوق و انتخاب آستانه تحمل و شرایط بهینه در عملیات خیبر و بدر بوده است.
پوشش گیاهی
هور منطقه است هم سطح دریا که در بعضی مناطق، سطح آب آن 2 تا 3 متر بالاتر از دریاست و به طور کلی نسبت به مناطق همجوار گود میباشد و در مسیر رودخانههای قدیمی و دایمی به وجود میآید و روییدنیهایی به شرح زیر دارد:
نی با ارتفاع 2 تا 7 متر که عمدتاً در جاهای عمیق میروید و ارتفاع آن کمتر از 50 سانتی متر است. به علت پوشش فشرده سطح هور از نی، بردی و چولان، تردد در آن تنها از معابری خاص (آبراهها، نهرها و یا محل عبور حیوانات وحشی) امکانپذیر است.