چاپ این صفحه

آخرین دیدار دنیایی با سرلشگر شهید حاج خلیل پرویزی

سردار جهادگر یدالله شمایلی فرمانده قرارگاه کربلای پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد در دوران دفاع مقدس به بیان خاطره ای از روز شهادت حاج خلیل پرویزی پرداخته است که در ذیل می خوانیم:

امروز ۲۷ بهمن ماه مصادف است با روز هفتم عملیات والفجر هشت که نیروهای اسلام تمام اهداف از پیش تعیین شده را تصرف کرده بودند و حتی در محور ام القصر از نقطه پیش بینی شده جلوتر رفته بودند و دشمن که از محورهای فاو_ البحار و فاو _ بصره و کارخانه نمک بعلت آتش شدید توپخانه های ایران ناامید شده بود تمام توانش را روی محور ام القصر متمرکز کرده بود که اگر می توانست در این محور خط ما بشکند محور های دیگر بشدت تهدید می شدند و شاید مجبور به عقب نشینی از منطقه
فاو می شدیم دشمن تمام توپخانه ها و زرهی و هلیکوپتر ها و نیروهای پیاده اش را با پشتیبانی هوایی روی این محور متمرکز کرده بود.
صبح امروز برادر رحیم (سرلشگر صفوی) بنده را به قرارگاه احضار و شرایط سخت آن محور را یادآوری کرد، که هم نیروهای خودی و هم نیروهای دشمن فقط از روی جاده آسفالت فاو - ام القصر می توانستیم حرکت کنیم، زیرا دو طرف کاملا باتلاقی بود و امکان عبور و مانور تجهیزات زرهی و...... نبود. برادر رحیم از مهندسی رزمی خواست که برای مقاومت نیروها و تحکیم مواضع نیروهای خودی هر کاری که می توانیم انجام دهیم.
قرار شد که دو نفر از برادران جهاد و دو نفر از مهندسی سپاه برای بررسی دقیق ابتدا به محور بروند. از جهاد بنده برادر حاج خلیل پرویزی و برادر پورسراج را مامور کردم. از برادران مهندسی سپاه برادر انگشت باف و يک برادر دیگر آمدند و با دو موتور سیکلت سریعا بروند و بعد از بازدید میدانی و بررسی‌ها و تعیین ماشین آلات مهندسی مورد نیاز امکانات را حرکت دهیم.
بعد از آن من برای پیگیری های کارهای دیگر به محورهای دیگر و امورات گردان‌های دیگر مشغول شدم، ولی منتظر برگشتن حاج خلیل و بقیه بودم که از طریق بی سیم مرا مطلع کنند، ولی خبری نشد. بعد از ظهر سراغ حاج خلیل را گرفتم ولی کسی خبری نداشت. بعد از نماز مغرب و عشا در یکی از سنگرهای عراقی‌ که بچه‌های جهاد خوزستان در آن مستقر بودند، مشغول پیگیری برای انجام کارهای مهندسی در محور های دیگر برای آن شب بودم که از طریق بی سیم مطلع شدم که حاج خلیل امروز در حین شناسایی در خط مقدم در محور ام القصر که پاتک دشمن شروع شده بود، با گلوله مستقیم تانک دشمن مورد اصابت قرار گرفته و در همان لحظه به شهادت رسیده است. البته آن شب گروهی از نیروهای تیپ مهندسی رزمی امام صادق(ع) با دستگاه‌های مورد نیاز به محور ام القصر اعزام و کارهای مهندسی محور را زیر شديدترين آتش دشمن انجام دادند.
در دوران دفاع مقدس خبر شهادت خیلی از دوستان و همرزمان و فرماندهان را به طرق مختلف شنیده بودم، ولی هیچکدام از آنها مثل خبر شهادت حاج خلیل برایم سخت نبود. من حاج خلیل را از اوایل سال ۶۰ در زمان محاصره آبادان می شناختم. کمتر کسی را به شجاعت و بی باکی و اخلاص و خوش فکری حاج خلیل سراغ داشتم.
ان شا الله روح شهید حاج خلیل عزیز و همه شهدای انقلاب و دفاع مقدس و سنگرسازان بی سنگر و دوستان و همرزمانمان که بعد از پایان جنگ به دوستان شهیدشان پیوستند بویژه مرحوم مهندس حاج مهدی ورشابی، مهندس عظیمی و... را با شهدای کربلا محشور گرداند.

اشتراک این مطلب

دیدگاه1