چاپ این صفحه

خاطرات جهادگر خستگی ناپذیر، آزاده سرافراز حاج مرتضی تحسینی-قسمت شانزدهم

آب اردوگاه 
آب آشامیدنی یکی از معضلات اردوگاه بود. تعداد کمی شیر آب در اردوگاه وجود داشت که اغلب، آب آن، یا قطع بود یا فشار ضعیفی داشت. تا این که بعد از مدت ها اعتراض به مسئولین اردوگاه و نمایندگان صلیب سرخ، چهار، پنج تانکر کوچک آب با حجم 5/1 مترمکعب بالای پشت بام گذاشتند تا در صورت کمبود، از آن ها استفاده شود. آب تصفیه شده ای هم در کار نبود و از آب گل آلود رودخانه های دجله و فرات پرشان می کردند. داخل هر آسایشگاه دو ظرف سفالی بزرگ، با دهانه ای گشاد شبیه خمره به نام "حُبّانه" بود که روی پایه ی فلزی قرار می گرفت. زیر آن هم یک طشت فلزی بود که آب تراوش شده در آن جمع شده و به مصرف می رسید.
حبانه آب را خنک نگه می داشت و از آن برای آشامیدن، وضو گرفتن، شستن ادرار، استفاده می کردیم. آب آن توسط سه، چهار سطل چهل لیتری که موقع بیرون باش توسط مسئولین آب آن روز، پر می شد، تأمین می گردید.
(همیشه سه، چهار سطل پر از آب نگه می داشتیم. آب حبانه که تمام می شد از آن ها استفاده می کردیم. درداخل آسایشگاه 200 تا 250 لیتر آب داشتیم که همیشه کم می آمد. گاهی برای وضو گرفتن هم، آب نداشتیم. )
چون بیشتر اوقات آب گل آلود بود، از هر چندروز یک بار داخل حبانه را که لجن گرفته بود، با سنگ تمیز می کردیم.

اشتراک این مطلب