خاطرات سردار جهادگرحاج احمد پیری فرمانده گردان 22 ذوالفقار ستاد پشتیبانی مهندسی جنگ جهاد سازندگی استان زنجان -قسمت چهارم

چه دلایلی باعث شد که جهت گیری فعالیت های شما به سمت مهندسی جنگ کشیده بشود؟

جهاد از یک طرف امکانات، ادوات و ماشین‌آلات مناسب مهندسی داشت و تجربۀ خوبی در کارهای عمرانی در نقاط محروم به دست آورده بود. همچنین ارتباط تنگاتنگی با مردم شهر و روستا به ویژه با نیروهای جوان و متخصص ایجاد کرده بود. از طرف دیگر نیاز شدید به فعالیت‌های مهندسی در جبهه‌ها احساس شد. تا آن زمان فعالیت‌های مهندسی جنگ جهاد به صورت خودجوش صورت می‌گرفت، اما از عملیات فتح‌المبین به بعد، مهندسی جنگ به طور رسمی به عهدۀ ایثارگران جهاد سازندگی سپرده شد.

آیا فعالیت های مهندسی جنگ بعد از عملیات ها شروع می شد؟

نه خیر. این فعالیت‌ها در سه مرحلۀ قبل از عملیات، حین عملیات و بعد از عملیات انجام می‌شد. در بعضی از مواقع قبل از شروع عملیات‌ها، ‌باید بدون اطلاع دشمن و با استتار کامل، جاده، پل، بیمارستان صحرایی و سنگرهای پدافندی احداث ‌می‌کرد. در بعضی دیگر نیاز بود که در حین عملیات، جاده، خاکریز، آشیانۀ تانک، سکوی تفنگ ۱۰۶، پل‌های شناور، سنگرهای اورژانس احداث گردد؛ گاهی هم بعد از عملیات جهت تثبیت مواضع به دست آمده توسط نیروهای رزمنده و بهبود موقعیت پدافندی نیاز به احداث جاده‌های دسترسی، پل‌ها و سنگرهای پدافندی بود که باید در اسرع وقت انجام می‌شد.

اولین عملیاتی که با ابلاغ رسمی در آن شرکت کردید کدام عملیات بود؟

اولين عمليات بزرگي که ما در آن نقش داشتيم، عمليات فتح‌المبين بود. وقتي طرح عمليات ريخته و پيش ‌نيازهاي عمليات جمع‌بندي شد، کارهاي مقدماتي قبل از عمليات را انجام داديم. تشکيلات ما در سرني صالح آباد استان ايلام بود و در منطقۀ ميمک، مورموري و دال‌پري درگير کارهاي مهندسي عملیات‌هایی بودند که به صورت ايذايي صورت مي‌گرفت و ابنيه‌هاي جزئی مثل حمام‌هاي صحرايي و سردخانه در ميمک می‌ساختند. وقتي بحث عمليات فتح‌المبين پيش آمد، ده درصد از امکانات را در منطقه باقی گذاشتیم تا خدمات اولیه مورد نیاز را انجام دهند؛ بقیۀ ادوات موجود در منطقه را به همراه يک تيم ويژه ـ که از استان ساماندهي ‌شده بود ـ به استعداد پنجاه تا شصت نفر با ادوات مهندسی مثل لودر، جرثقیل، بولدوزر، تریلی و ادواتی که پیش نیاز یک کار مهندسی برای عملیات بود در قالب یک گروهان مهندسی سازماندهی کردیم و با فرماندهی حاج کمال الدین جان نثار به منطقه اعزام شدیم تا در خدمت عملیات، در دشت عباس قرار گیرد.

خودتان دقیقا کی حرکت کردید؟

تقریبا ۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۶۰ بود که کاروان را راه انداختیم و سه روز قبل از عملیات به نیروهای رزمنده ملحق شدیم. برای این کار، باید تدارکات پیش از عملیات انجام و ابنیه ها و راه های لازم تا نقطه رهایی احداث می شد. مجبور شدیم تیم خودمان را شبانه، تا نزدیکی های منطقه ای که حداقل فاصله را با دشمن داشت، ببریم و اقدام به ایجاد پایگاه کنیم و کارهای پیش نیاز مرحله قبل از عملیات را انجام دهیم. هشت نه ساعتی طول کشید. کوچک ترین آشنایی هم به منطقه نداشتیم. چند دستگاه تویوتای لندکروز داشتیم. برای اینکه دیدمان بیش تر شود، اتاقک هایش را باز کردیم تا بتوانیم به راحتی در تاریکی شب تردد کنیم، فقط اتاق بارشان ماند. این تویوتاها حین عملیات خیلی به دردمان خورد.

اشتراک این مطلب

نوشتن یک دیدگاه

مطمئن شوید که تمام اطلاعات مورد نیاز و فیلد های ستاره دار را پر کرده باشید. کد HTML مجاز نمیباشد.

درباره ی کانون

تشکل (سازمان) مردم‌نهاد «کانـون سنگرسازان بی‌سنگر»، در سال 1383 با همت هیأت‌امنای آن که متشکل از «347» نفر از فرماندهان و باسابقه‌ترین نیروهای عملیاتی و ستادی «6» قرارگاه (لشگر)، «14» تیپ و «69» گردان مهندسی رزمی و پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس ـ از سراسر کشور ـ بودند، تأسیس گردید و باعث شد این نیروها مجدداً گرد هم آیند.

 

با این اوصاف، «کانـون سنگرسازان بی‌سنگر» مؤسسه‌ای فرهنگی ـ صنفی در راستای اهداف انقلاب اسلامی است که به منظور حفظ انسجام نیروهای پ.م.ج.ج، تلاش در جهت ادامة راه شهدای جهاد، حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، گرامیداشت یاد و خاطرة شهدای جهادگر و ایثارگران سازمان پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد (پ.م.ج.ج) در هشت سال دفاع مقدس، حمایت از ایثارگران جهاد و خانواده‌های ایشان و ترویج فعالیت‌های فرهنگی، علمی و تخصصی این عزیزان، تأسیس شده و فعالیت می‌نماید.

آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه

کاربر گرامی؛ لطفا برای اطلاع از فراخوان‏ ها و اطلاعیه های کانون سنگرسازان بی سنگر عضو شوید.