به خرمشهر خوش آمدید

گزارشی که در پیش رو دارید، گزارشی است که از جبهه دارخوین توسط خبرنگاران نشریه جهاد در سال 1361 در عملیات بیت المقدس تهیه شده است.
در این گزارش ضمن اشاره به فعالیت‏ های پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی، با آقای یدا... شمائلی مصاحبه گردیده است.

جمله ای بود که با خط درشت در ابتدای پل شناوری که به نام پل کربلا نامگذاری شده بود خودنمایی می کرد و... بعد تابلوی «به خرمشهر خوش آمدید» یعنی که خرمشهر بسیار نزدیک است و این راه شما را به دیار حماسه و شهامت، خرمشهر خونین می رساند. این پل نقش حیاتی را در آزادسازی خرمشهر ایفا می کند، و رزمندگان، مهمات، تدارکات و ماشین آلات را به خرمشهر نزدیک می کند. روی پل ترافیک سنگینی از کامیون ها، تانک ها، خودروها و بلدوزرها و... که بی صبرانه در انتظار آزادسازی خرمشهر هستند، صف کشیده اند.

گرد و خاک چشمان مومنین خدا و چهره های بشاش آنها را که شوق حماسه آفرینی و شهادت گلگون کرده، در خود گرفته است. گویی همه رنگ و بوی خاک گرفته اند و به راستی می توان آنها را به صفت رهبرشان «علی(ع)» خواند: «بوتراب» فرزند خاک.

و تنها این بندگان خدا، فرزندان خاک و فرزندان خمینی هستند که می توان تمام تپش های قلب را نثار گامهایشان کرد.

... اینجا جبهه دارخوین و یکی از محورهای فعال عملیات «الی بیت المقدس» است. دارخوین از جبهه های بسیار حساسی است که هزاران هزار رزمنده توانمند اسلام توانسته اند خود را از این منطقه به خرمشهر رسانده و در جنگ و ستیزی قهرمانانه با مزدوران اشغالگر بپردازند.

عملیات مهندسی این جبهه نیز مانند سایر جبهه های جنگ بر عهده جهاد سازندگی می باشد. این گزارش، گوشه ای از فعالیت جهاد فارس و مصاحبه با مسئولین مهندسی این جبهه می باشد که توسط یکی از برادران جهاد سازندگی تهیه شده است:

«از جاده اهواز آبادان وارد یک جاده فرعی می شویم تا به جبهه دارخوین برویم. اولین آثار فعالیت های جهاد در همان لحظه اول نمودار می شود، این جاده فرعی که از لحاظ تدارکاتی دارای اهمیت بسیار است قبل از حمله بیت المقدس به وسیله برادران جهاد فارس احداث شده بود و در طول دو طرف آن نیز دو خاکریز، جاده و حرکت وسائل نقلیه را از دید مزدوران بعثی پوشیده نگه می داشت. این جاده تا لب رود کارون امتداد داشت و دنباله آن پس از عبور از رود کارون به قلب مواضع صدامیان منتهی می شد. قدری جلوتر می رویم و به ستاد تخلیه شهدا و مرکز اورژانس که به وسیله جهاد سازندگی احداث شده می رسیم. در ستاد تخلیه آنجا آمبولانس ها و دیگر خودروها و هلی کوپترهای حمل مجروحین و شهدا را به عهده دارند. در مسیر جاده پلاکاردهای مختلف و تابلوهای راهنما که با آرم ستاد پشتیبانی جبهه های جنوب مشخص شده اند، به چشم می خورند. ادامه راه به محوطه ای می رسیم که با تابلو «مهندسی» مشخص شده و در آن لودرها و بلدوزرها و کامیون ها و خودروهای جهاد سازندگی فارس استقرار یافته اند. جهاد فارس اگر چه نقش اصلی در این جبهه را به عهده دارد، اما جهاد خوزستان نیز همکاری های نزدیکی به جهاد فارس دارد. در ادامه راه به رود کارون و پل بزرگی که روز قبل بر روی آن بسته شده است می رسیم، پلی که هواپیماهای عراقی بارها و بارها تلاش کرده بودند که آن را منهدم کنند اما هیچگاه موفق به نزدیکی پل نشده و چندین بار نیز بمب های خود را در بیابان های اطراف ریخته و گریخته اند. دو طرف رودخانه کارون جایی که پل احداث شده باتلاقی است. جاده ای که به پل منتهی می شده در نزدیکی پل از میان باتلاق ها می گذرد و سطح جاده را چند وجب خاک پوشانده است و با عبور وسایل نقلیه از روی این جاده و پل مقدار زیادی خاک به هوا بلند می شد.

روز قبل در این منطقه درگیری شدیدی صورت گرفته بود و بنا به اظهار شاهدان رزمندگان ما با یورش قهرمانانه خود تانک ها و تجهیزات بعثی ها را به آتش کشیده بودند. پیشاپیش تانک ها لودرها و بلدوزرهای جهاد برای کندن سنگر و احداث خاکریز در حرکت بودند و با احداث کیلومتر خاکریز و ده ها سنگر و... جان بسیاری از رزمندگان را نجات داده بودند.

وقتی که با برادران ارتش و سپاه برخورد می کنیم و از جهاد سخن به میان می آوریم آنها نیز می گویند: «باید از برادران جهاد تقدیر کرد، کار اصلی را آنها انجام می دهند ولی یادی از آنها نمی شود» نزد واحد تانک می رویم افسر نگهبان چنین می گوید: «اگر جهاد نباشد از ما کاری بر نمی آید. آنها شبها تا صبح کار می کنند و روزها نیز حتی در حین عملیات و بعد از آن هم دست از فعالیت نمی کشند.» یکی از برادران مسئول جهاد فارس می گفت: برادرانی با ما همکاری کرده و می کنند که گاهی اوقات بعد از 48 ساعت کار از حال طبیعی خارج شده و پشت لودرها و بلدوزرها بیهوش می شوند.

نیروهای پیاده وقتی عملیات انجام می دهند بعد از آن چند روزی استراحت می کنند ولی برادران جهاد چنین نیستند. قبل و در حین عملیات و بعد از آن نیز کار کرده و مواضع نیروها را مستحکم می کنند.

به رغم تمام این سختی ها و پرکاری ها جهادگران وقتی که بعد از کار طولانی به سنگرهایشان باز می گردند با روحیه ای عالی و شاد با یکدیگر به گفتگو و شوخی می نشینند و انسان را از قدرت ایمان خود متعجب می سازند.

در مورد همکاری جهادگران در پیشروی، سخن ها بسیار است که به یکی از آنها اشاره ای می نماییم. در یکی از حملات نیروهای پیاده و زرهی بعد از پیشروی به دلایلی عقب نشینی می کنند و لودرها و بلدوزرهای جهاد آخرین گروهی بوده اند که دست به عقب نشینی می زنند. بعد از قدری عقب نشینی در مواضع بعدی خطوط مقدم مستقر می شوند و دیگر رزمندگان که بعد از 24 ساعت عملیات خسته شده بودند دسته دسته به عقب بر می گردند و تنها جهادگران بدون هیچگونه سلاحی در خطوط مقدم باقی می مانند و از مواضع حفاظت می کنند. دشمن بی خبر از اینکه نیروهای مسلح عقب نشینی کرده اند با دیدن گرد و خاک ناشی از حرکت لودرها و بلدوزرها فکر می کرد که نیروهای بسیاری در آنجا مستقر هستند و جرات حمله به آنان را نداشت. جهادگران از پیر و جوان در جبهه به چشم می خورند و رانندگان لودر و بلدوزرها را نیز اکثراً جوان های 14 یا 15 ساله تشکیل می دهند. همچنین در نزدیکی حمله نیز تعداد زیادی نیرو در رشته های مختلف با امکانات و تجهیزات و لوازم زیادی که از طرف مردم و نهادها هدیه شده بود به جبهه ها سرازیر شده و شور و شوق عجیبی را در قلب رزمندگان به پا کرده بودند و حتی بسیاری از مراکز جهاد در استان های دیگر به کلی کار خود را تعطیل کرده و به جبهه آمده بودند.

این نیروها کارهای مختلفی را در زمینه های بهداشتی، پزشکی، فرهنگی، تدارکاتی، تعمیراتی، تبلیغاتی و عملیاتی و... انجام می دادند.

به تجربه ثابت شده بود که فعالیت های تبلیغی و فرهنگی در پیروزی رزمندگان نقش عمده ای را بازی می کند و در هر جبهه ای که فعالیت های تبلیغی شدیدتر بوده پیروزی های بیشتری نصیب گردیده است و به طور کلی برای پیروزی کامل تر، باید فرهنگ جنگ را به سرتاسر ایران منتقل کرد و فرهنگ همه جا باید فرهنگ جبهه باشد و هر خانه و هر مرکزی از این نظر سنگری مستحکم و استوار باشد.

به هر جا که سر می زدیم و با هر کس که از جنگ و جبهه سخن می گفتیم جهاد سازندگی نیز مطرح می شد و به نحو چشمگیری جهاد وجبهه در هم آمیخته و با هو پیوند یافته بودند.

جهاد

 

 

 

 

گفتگو با مسئول مهندسی

برای اینکه از کارهای جهاد فارس در حمله «بیت المقدس» بیشتر بدانیم به سراغ برادر شمائلی مسئول مهندسی یکی از محورهای جبهه دارخوین رفته و با وی به گفتگو نشستیم. وی در مورد کارهای جهاد در جریان این حمله چنین می گوید:

«کل کار جهاد در رابطه با این عملیات در سه مرحله است که شامل مراحل قبل از عملیات، در حین عملیات و بعد از عملیات است. در مرحله اول، که قبل از حمله می باشد باید جبهه آماده شده و به نیروها و ادوات زرهی استحکامات لازم برای حمله داده شود. تمام مواضع نیروها و توپخانه ها و خودروها و زیرسازی جاده ها و جاده کشی و سنگرسازی و... همه و همه باید آماده شوند. در عملیات بیت المقدس برای انجام قسمت جهاد فارس از یک ماه قبل شروع به فعالیت نموده و راه های تدارکاتی مهمی از جمله زیرسازی و شن ریزی جاده تدارکاتی نزدیک «دکل ابوذر» که «دو پل الوان» و «نصارای یک» نیز بر روی آن نصب شده صورت گرفته است. بیشتر این جاده ها چون در منطقه ای باتلاقی احداث شده اند، از اهمیت خاصی برخوردارند و زیرسازی و شن ریزی آن بسیار دشوار است. جهادگران از یک ماه قبل برای ساختن این جاده ها و احداث خاکریز در دیواره آن ماموریت یافته و توانستند 8 کیلومتر جاده را تا پل کارون احداث نمایند. البته به علت کمبود مواد لازم برای زیرسازی این جاده از زیرسازی و آسفالت جاده قدیم اهواز – آبادان استفاده کرده و کار را به پایان رساندیم. همچنین قبل از احداث بر روی کارون برای پیاده شدن و سوار شدن نیروها و انتقال زخمی ها به قایق های نیروی دریایی در رود کارون ساحل سازی لازم صورت گرفت که سبب تسریع کارها گردید. ضمنا جهاد با احداث سنگر و خاکریز توانسته است حدود 200 قبضه توپخانه و 5 یا 6 تیپ زرهی ارتش را در منطقه دارخوین مستقر کند. برای برادران نیروی هوایی باند هلی کوپتر آماده شده و در احداث قرارگاه کربلا نیز جهاد فارس نقش به سزایی داشته است. چند دکل دیده بانی بسیار مهم به سرپرستی برادر شهید رضا رحیمی در نزدیکی دشمن احداث گردیده و در نصب پل جاده شهید دستغیب نقش عمده ای به عهده داشته ایم.»

شمائلی در ادامه سخنان خود به دیگر فعالیت های جهاد فارس اشاره کرد و گفت: «احداث محوطه ای برای تخلیه شهدا، احداث سنگر بهداری و مستقر نمودن چهار قبضه کاتیوشا با تمام تجهیزات، قیرپاشی جاده ها، انجام تدارکات و جابجایی توپخانه و انتقال مهمات از شوش به دارخوین، آبرسانی به جبهه ها و... از اقدامات جهاد است»

وی در مورد مرحله دوم که عملیات در حین حمله می باشد چنین می گوید: «با آغاز حمله ما در ساعت 9 شب دستگاه هایمان را به حرکت درآورده و همراه یکی از برادران سپاه که منطقه عملیات را شناسایی کرده بود شروع به پیشروی کردیم. بعد از عبور از پل کارون چون تاکنون هیچ وسیله نقلیه ای به آن طرف نرفته بود از همانجا به طرف خط اول جبهه شروع به جاده سازی کردیم. این جاده نیز در منطقه باتلاقی به طول 10 کیلومتر در همان ساعات اول احداث گردید و مهمات و تجهیزات از آنجا به خط اول جبهه برده و مجروحین به پشت جبهه منتقل می شدند. بعد از آن در سه محور به احداث خاکریز پرداختیم که سه کیلومتر خاکریز در زیر آتش شدید دشمن احداث گردید. صبح روز بعد اولین خودروهائی که از میدان مین رد شد لودرها و بلدوزرهای جهاد بود که توانستند خود را به نیروهای پیاده خط مقدم برسانند و این جهادگران به حدی به دشمن نزدیک شده بود که از آنجا خرمشهر به خوبی به چشم دیده می دیدند.

در اینجا برادران ارتش و سپاه گفتند که ما نیاز به خاکریز داریم. برادران جهاد به سرعت به احداث خاکریز در 600 متری دشمن و در منطقه باتلاقی پرداختند. لودرها و بلدوزرها در زیر آتش مستقیم و شدید دشمن موفق شدند 400 متر خاکریز را احداث نمایند و بعد از آن به احداث محل استقرار توپخانه ها پرداختند.

در مرحله سوم جهادگران تلاش خود را چند برابر کرده و به سرعت مواضع تصرف شده را مستحکم کرده و با احداث ده ها سنگر و کیلومترها خاکریز و جاده پیروزی را تثبیت کرده و علاوه بر آن با این کارها ضدحمله های دشمن را به خوبی خنثی نمودند. البته فعالیت های مرحله سوم هنوز هم ادامه دارد و باید بگویم که از هم اکنون نیز کارهای ما برای حمله های بعد آغاز گردیده است.»

برادر شمائلی در ادامه گفت: همچنین تذکر این نکته ضروری است که تمام این کارها در زیر آتش شدید دشمن صورت گرفت با کمترین تلفات همراه بود. این هم خود از امدادهای غیبی خداوند به جهادگران و رزمندگان است. در تمامی لحظات این امدادهای غیبی شامل حال ما بود، مثلا در روز عملیات و بعد از آن باد به طرز عجیبی شروع به وزیدن نموده و گرد و خاک بسیار زیادی را به طرف دشمن هدایت می کرد که در نتیجه دید دشمن به کلی کور شده بود.

علاوه بر این فعالیت ها، جهاد فارس در زمینه فرهنگی در جبهه فعالیت های خوبی داشت و با تبلیغات و اعزام روحانیون به جبهه ها و در اختیار قرار دادن روزنامه ها و مجلات و مقالات مختلف و تهیه بازوبندها و سربندها و پرچم ها و تابلوهای راهنمایی و... رزمندگان را یاری داده است.

 

جهاد

 

اشتراک این مطلب

نوشتن یک دیدگاه

مطمئن شوید که تمام اطلاعات مورد نیاز و فیلد های ستاره دار را پر کرده باشید. کد HTML مجاز نمیباشد.

درباره ی کانون

تشکل (سازمان) مردم‌نهاد «کانـون سنگرسازان بی‌سنگر»، در سال 1383 با همت هیأت‌امنای آن که متشکل از «347» نفر از فرماندهان و باسابقه‌ترین نیروهای عملیاتی و ستادی «6» قرارگاه (لشگر)، «14» تیپ و «69» گردان مهندسی رزمی و پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس ـ از سراسر کشور ـ بودند، تأسیس گردید و باعث شد این نیروها مجدداً گرد هم آیند.

 

با این اوصاف، «کانـون سنگرسازان بی‌سنگر» مؤسسه‌ای فرهنگی ـ صنفی در راستای اهداف انقلاب اسلامی است که به منظور حفظ انسجام نیروهای پ.م.ج.ج، تلاش در جهت ادامة راه شهدای جهاد، حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، گرامیداشت یاد و خاطرة شهدای جهادگر و ایثارگران سازمان پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد (پ.م.ج.ج) در هشت سال دفاع مقدس، حمایت از ایثارگران جهاد و خانواده‌های ایشان و ترویج فعالیت‌های فرهنگی، علمی و تخصصی این عزیزان، تأسیس شده و فعالیت می‌نماید.

آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه

کاربر گرامی؛ لطفا برای اطلاع از فراخوان‏ ها و اطلاعیه های کانون سنگرسازان بی سنگر عضو شوید.